نظر از: امیر سجاد [بازدید کننده]

امیر سجاد

گله دارم باران / خسته ام قطره به قطره بشمارم باران / دوست دارم که بر اين خاک ببارم باران / دوست دارم که دل از شهر و ديارم بکنم / بروم سر به بيابان بگذارم باران …

http://avare.parsiblog.com

1392/01/31 @ 21:40

نظر از: لیلا [بازدید کننده]

لیلا

سلام من فکر میکنم شما خداوند جهان را با مجنون اشتباه گرفتید اگر عاشق کسی هستید آن را به خدا ربط ندهید آیا شما فکر می کنید خداوند مثل ماست که عاشق شود او برتر از این حرفهاست این حرف شما را صوفیان می زنند عشق فقط در زمین و برای ما زمینی هاست من فکر می کنم شما در ابتدای متنتان داشتید با معشوق زمینی صحبت می کردید بعد در آخرین پاراگراف برای اینکه رد گم کنید حرفهاتون را وصل کردید به خدا , به نظر من این کفر است / پس خداوند را باید دوست داشت او به ما از خودمان به خودمان نزدیک تراست با او حرف زد از او خواستنی هایمان را بخواهیم از او مدد بجوییم واو را عبادت کنیم

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سلام و ممنون از پیامتون
قصه موسی و شبان را خوانده اید - ندا از خدا آمد یا موسی تو با بنده ام چه کار داری ؟ هر طور دوست دارد مرا صدا کند - مهم این است که مرا صدا کرده است .

1392/01/31 @ 00:01


فرم در حال بارگذاری ...