دانشجوی عزیزم روزت مبارک
دست هایت، ستاره های علمند؛ برخاسته از پیکره زمین و «حیات طیبه»، هدیه ای است که به قدم های تو ارزانی می شود.
دهان که بگشایی، درختان برای شنیدن حدیث بیداری سَرخَم می کنند.
ستارگان، دانه دانه فرو می ریزند تا قدم گاهت را ببوسند. حیات در شیار انگشت های تو جاری است. طومار جهل را بپیچان، تا نقطه پایان گذاشته باشی بر هر چه فریب و گمراهی و نادانی.
برخیز؛ برخاستن تو، آتش در دل دیو جهالت خواهد افکند و جرئت خواهد بخشید به جویبارهای آرام، به باغچه های ساکت، به قلب های خاموش.
باید به علم مسلح شوی تا زهره شیرانه ات، غول های سفسطه را بیفکند به زمین. مغزها، تشنه روشن گری اند.
دژخیمان عدالت و آزادی، تو را انداخته اند به صید روان های مستعد. مبادا لوح سفید قلب ها را با خط تیره ضلالت بیالایند!
فریاد بزن؛ فریاد تو، پوچی سکوت را برملا خواهد کرد و جغدهای شوم را خواهد تاراند.
تمام ذرات را به تکاپو فرا می خوانی. قدم هایت آماده رفتنند، گستره خاک، چه تند زیر گام هایت می دود. چقدر راه ها کوتاهند در مقابل قدم های مشتاق تو! سرک می کشی به آینده نزدیک خویش. حس می کنی بزرگ شده ای؛ آنقدر بزرگی که دیگر کره زمین، با همه عظمت و بزرگی اش، زیر قدم های تو کوچک است. جهان با تو حرف می زند. تمام دریچه ها، رو به ذهن روشن تو باز می شوند.
«هستی»، نگاه ژرف تو را می طلبد؛ تو را که «دانشجو»یی و جویای دانش و معرفت.
نام تو را امروز برسردر شکوه واقتدار کشور حک کرده اند کدام عرصه از طنین گام های اندیشه ات تهی مانده است!
تو آمده ای تا دست های نادانی شهر را بگیری و آرام از کوره راه های جهل و ناتوانی، به سر منزل سعادت و آبادانی برسانی. ویرانه های شهر، سرسبزی دستان تو را به تمنا نشسته اند، فصل، فصل توست. تو، تجربه های دیروز را به تلاش های فردا پیوند می زنی تا آینده ای بسازی لبریز از روزهای تازه. رو به زیباترین و خوشبخت ترین منظره های زندگی.
تو از تبار بهاری، در تنت، هزار جوانه به رویش نشسته اند، هزار جویبار در اندیشه ات جریان گرفته است. تو با زبان قلم آشنایی، تو با واژه ها، به گل چینیِ حقیقت می روی. دست در دست کلمات، پا به پای پرسش ها، کوچه گرد ناشناخته عالم می شوی؛ گاهی در قعرزمین، گاهی در کهکشان. امروز روز توست. سرزمین علم و آزادگی، صلابت قدم هایت را می طلبد. امروز روز توست. «دانشجو»! در تاریک خانه های میهن، فانوس دانایی بیاویز.
« مجلات ادبیات و هنر »
فرم در حال بارگذاری ...