دو نهال را تصور کنید .. یکی شکوفه داده و یکی در معرض خشکی است ..
صاحب آن ها اگر بیاید و با خیالی راحت، به آن شکوفه داده، آب کمتری بدهد و
به آن که در معرض خشک است، رسیدگی بیشتری کند، ایرادی ندارد،
چرا که امری طبیعی بوده
و این نیاز کمتر به توجه در آن اولی و نیاز بیشتر در آن دومی است …
اما اگر صاحب آن ها بیاید و بگوید که آن چون شکوفه داده
پس بگذاریمش به کناری و
خیالمان راحت است که به رشد و نموش ادامه می دهد
و برسیم به داد آن که درمعرض خشکی است که در حال فناست،
چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ آن که شکوفه
داده نیز در معرض خشکی قرار می گیرد در حالی که آن در معرض خشکی
هم معلوم نیست که به شکوفایی برسد یا خیر .. …
دو فرزند در یک خانواده را در نظر بگیرید ..
یکی راهش را پیدا کرده و در مسیر بندگیش گام بر می دارد
و دیگری تقید عملی و زبانی کمتری داشته و در مسیر
زندگیش قدم بر می دارد .. خانواده چه کار کند؟
به اولی کمتر توجه کند به این دلیل که او راهش را پیدا کرده و مصمم است
و تمامی توجهاتش را به فرزند دوم عطا کند؟
آیا تضمینی وجود دارد که آن اولی در راهش ثابت قدم و آن دیگری با
توجهات سرشار خانواده، نسبت به راه فعلیش سست شده و در مسیر
واقعی زندگیش گام بر می دارد؟ .. …
فرم در حال بارگذاری ...