شهید
مـآدَر اَست دیگَر دلش که تَنگ میشَوَد
از آن کوچه هـآی تَنگِ پایین شَهـر
می آیَد به بهشت زَهــرا پیش پِسَرَش
مـآدَر اَست دیگَر گریه نمیکُنَد
فَقَط بُطـری آب را دَستش میگیرَد آرام آب میریـزَد
خُـودش هَـم نَـم نَـم روی سَنگ قَبـرها “آب"میشَـوَد
فرم در حال بارگذاری ...