یادمان باشد :
زندگی مانند رانندگی در یک دشت زیباست
سعی کن از لحظاتش بهترین استفاده را ببری
چون در انتهای جاده تابلویی نصب شده است که نوشته شده ست :
دور زدن ممنوع
ابوالقاسم شهباز ورزنه ، نویسنده کتاب جوان و تلفن همراه ، رهایی از خود ارضایی ، عظمت یک نگاه ، گامی به سوی اصلاح الگور مصرف و … به عنوان یک کارشناس مذهبی نکته های مهم و کلیدی زیر را درباره اخلاق در فضای مجازی برای خود و خوانندگان محترم توصیه می کند :
* شروع با نام و یاد خدا و جمله شریفه ” بسم الله الرحمن الرحیم ” باشد .
* هدفم را از جست و جو در اینترنت از قبل مشخص کنم ؛ صرفاً برای تفریح آن هم بدون هدف ، یا برای این که حوصله ام سر رفته ، صحیح نیست .
* می توانم جمله ای درباره خدا یا ناظر و شاهد بودن او در گوشه مانیتور بچسبانم تا یاد آور من باشد . مانند ” الم یعلم بانّ الله یری ؛ آیا انسان نمی داند که خدا او را می بیند . “
* استفاده از تصاویر پس زمینه زیبا مزین به اسماء الهی یا روایات زیبا هم می تواند کارگشا باشد .
* در تمام لحظات ، یاد و ذکر خدا را در دل داشته باشم .
* مراقب دام های شیطان و شیوه های جدید او برای فریب انسان باشم .
* سعی کنم معلم خیر و مبلّغ نیکی باشم .
* بدانم استفاده ی ناصحیح از فضای مجازی آب به آسیاب دشمن ریختن است .
* نمی شود گفت اصل صداقت و روراستی در همه جای فضای مجازی حاکم است . مراقب سوء استفاده دشمن باشیم .
* بدانم سوء استفاده از اعتماد دیگران صحیح نیست .
* در کیفیت و قیمت اجناسی که از طریق شبکه مجازی خریده می شود ، دقت کنیم .
* در استفاده از این شبکه مراقب سلامتی مراقب سلامتی چشم ، ستون فقرات و اعصاب و روان خود باشیم .
* گشت و گذار در اینترنت ما را از اذان و وقت نماز غافل نسازد .
* حقوق همسر ، فرزندان و والدین ، رعایت شود و هیچ کدام فدای جذابیت اینترنت نشود .
* از این شاخه به آن شاخه پریدن که معلول بی هدفی و بی برنامگی است ، پرهیز کنم .
* اینترنت می تواند راهی برای فرهنگ ناب اسلامی و اصیل ایرانی باشد نه راه ورود فرهنگ بیگانه .
* در لابه لای ساعات و زمان های استفاده از اینترنت ، ورزش ، تحرک و استراحت فراموش نشود .
* در عبارات و الفاظ به کار رفته ، ادب رعایت شود .
* مسائل شرعی و رعایت محرم و نامحرم بشود . مراقب حلال و حرام باشیم .
* سوء استفاده و تحریک جنسی ممنوع !
* اینترنت تبدیل به خوره ی عمر نشود .
* از طریق اینترنت ، گناهانی مانند غیبت و تهمت نیز ممکن است اتفاق بیفتد ، پس مراقب باشیم .
* مراقب آبروی مؤمن باشیم و از کشف و اظهار عیوب دیگران بپرهیزیم .
* فضولی خوشایند نیست حتی در اینترنت .
* مراقب آن چه نشر میدهیم ، باشیم تا از مصادیق ” ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا ” نشویم .
* در اینترنت ، احترام و ادب به بزرگ تر و نیز اهل علم و ادب رعایت شود به ویژه در چت و مناظرات .
* به بهانه خنداندن ، توهین به مقدسات و اقوام نشود و مراقب عفت عمومی جامعه باشیم .
* اسراف همه جا بد است حتی در استفاده از اینتزنت .
* خودمان را به اینترنت نسپاریم ، خودمان را به خدا بسپاریم .
مجله خانه خوبان ، شماره ، 56 ، ص 48 .
جوانک پای منبر نشسته بود . از لابلای حرف های روحانی شنید : خداوند در قرآن می فرماید : ” … و من یتوکل علی الله فهو حسبه ؛ و هر کس بر خدا توکل کند ، خدا او را بس است ” (1) ، ” … و من اصدق من الله حدیثا ؛ و چه کسی از خدا راست تر سخن می گوید؟” (2) و می دانست که وعده خدا حتمی و حق است .
باور کرد ؛ نیتش بود که برود برای خواندن درس دین ؛ نگران خرجی زندگی اش بود . با این سخن قرآن ، دلش قرص شد و نظرش عوض . رفت پی تحصیل علم .
مدتی بعد یکی از آشنایان او را دید ، پرسید چه می کنی ، کجائی ؟ کم پیدائی ؟! گفت : درس می خوانم . از خرجی اش سؤال کرد . گفت : خدا می رساند ! آشنا گفت : راستش را بگو ! چه کسی می دهد ، سرکار می روی ؟! گفت : نه به خدا ! خدا می رساند .
گذشت . دوباره آن مرد را دید و دوباره بعد احوال پرسی همان سؤال های آشنا شروع شد . هر چه جوانک گفت : خدا می رساند ! او باور نمی کرد و انگار مرغ آن آشنا یک پا داشت !
یک بار جوان با خود چاره ای کرد . این بار که مرد را دید و سراغ پول و خرجی را گرفت جوان گفت : راستش تا حالا خجالت می کشیدم بگویم که همسایه ما یهودی است که از وقتی فهمیده من درس میخوانم ، عهده دار خرجم شده !
مردک که گمشده خود را یافته بود گفت : حالا شد ! خب از اول می گفتی ! جوان گفت : بیچاره ! من صد بار به تو گفتم خدا می رساند ، باور نکردی ؛ همین که گفتم یهودی می دهد ، باورت شد ! بابا به خدا ، خدا هست .
***
و این حکایت خیلی از ماهاست که باور نداریم خدا هست ! خالق همه چیز است و آن ها را تدبیر می کند ” هر آن چه در آسمان ها و زمین است از او می خواهند و او هر روز در شأن و کاری است ” . (3)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 . سوره طلاق ، آیه 3.
2 . سوره نساء ، آیه 87 .
3 . یسئله من فی السماوات و الارض کل یوم هو فی شأن ( سوره الرحمن ، آیه 29 ) .
هادی قطبی ، مجله خانه خوبان ، شماره 26 ، ص 7 .
میلاد نور مبارک
امام هادی(ع) : ” هرکس بذر خوبی بکارد، شادمانی درو می کند.”
همیشه شادمان باشید
امام علی (علیه السلام) می فرمایند :
از سرزنش های مکرر بپرهیز؛ زیرا این کار شخص را بر انجام گناه جری می کند و سرزنش را بی ارزش می سازد .
غررالحکم ،3748
دختر ها و پسرها به دنبال ایده آل نباشند .
در امر ازدواج ، هیچ کس ایده آل نیست . انسان نمی تواند ایده آل خود را پیدا کند .
باید بسازد و زندگی کنند . خداوند ان شاء الله زندگی را شیرین خواهد کرد و به آن ها برکت خواهد داد و ان شاءالله مورد رضای الهی قرار خواهند گرفت .
آدم اول که نگاه می کند همه اش حُسن است .
بعد که وارد می شود اخلاقیاتی هست ، نقایص و کمبودهایی هست ، ضعف هایی وجود دارد که به تدریج در یکدیگر کشف می کنند .
این ها نباید موجب سردی بشود . باید با کمبودها ساخت ، چون بالاخره مرد ایده آل بی عیب و زن ایده آل بی عیب در هیچ کجای عالم پیدا نمی شود .
امام خامنه ای ” حفظه الله ”
امام کاظم (علیه السلام ) :
ما فی المیزان شیء ءاثق من الصلاه علی محمد و آل محمد ؛
در میزان الهی ، عملی سنگین تر از ذکر صلوات بر محمد و اهل بیتش نیست .
” اصول کافی ، ج 2 ، ص 494 ، ح 15 “
ما خون دلها خورده ایم ، قرارمان برای نسل نوجوان و جوان این نبود!
من آنروز یک عشق داشتم ؛ پیروزی یا شهادت ، بعضی ها امروز هر ساعت ، عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!
من آنروز از گل و لای و خاک سنگرها بر لباسهای ساده ام لذت می بردم و بعضی ها امروز از شلوارهای لی خاک نما و پاره پوره خارجی !
من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم ، بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند !
من آنروز در خط مقدم برادران غریبه زیادی را می دیدم و به همه می گفتم : خدا قوت، نه خسته برادر! ، بعضی ها امروز برای طرح دوستی ، فقط با عجله از همه می پرسند : Asl?
من در شب قبل از عملیات بر دستانم حنا می زدم تا در جشن پیروزی یا شهادت شرکت کنم ، بعضی ها امروز بر چهره شان هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند تا به نامحرم بگویند : من های کلاسم ، نگاهم کنید !
من آنروز در وصیت نامه ام می نوشتم : خواهرم حجاب تو بر علیه دشمن از خون من موثر تر است ، بعضی ها امروز حتی در پروفایل شان می نویسند : همیشه به روز هستم ، دوره و زمانه عوض شده و عشق من مد گرایی و تقلید از غربی هاست .
من آنروز در بیسیم از بچه های پشتیبان می خواستم از طرفم برای دشمن نخود و آجر و سنگ ( آتش) بفرستند ، بعضی ها امروز به هر ناشناسی می گویند : برایم شارژ بفرست !
من آنروز مشامم از بوی دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدفم ، از آن لذت می بردم ، بعضی ها امروز از بوی الکل در انواع ادکلن های خارجی !
من آنروز خشاب و اسلحه ام را برای نابودی دشمن در بغل گرفته بودم و بعضی ها امروز سگ های نجس تزئینی گران قیمت را !
من آنروز در جبهه ، اوقات فراغتم را در چاله هایی قبر مانند ، قرآن می خواندم و اسغفار می کردم و لذت می بردم ، بعضی ها امروز در چت رو م ها به دنبال عشق ناشناس و گمشده ساعتها به بطالت ، پرسه می زنند و روم عوض می کنند !
من آنروز در هنگام عملیات ، در گوشی بیسیم ، یا زهرا(س) و یا حسین(ع) می گفتم و بعضی ها امروز در گوشی خود ،از نفس ، عشق ، ناز و فدایت شوم به نامحرم و ناشناس!
من آنروز یک دست لباس خاکی داشتم وبا آن احساس غرور ، زیبایی و عزت و شکر خدا می کردم ، بعضی ها امروز لباس های رنگارنگ خارجی و صورتی تزئین شده اما خود انگاره ای زشت که هیچگاه با تغییر مد ،از خودشان راضی نمی شوند !
من آنروز با بند انگشتانم ، با ذکر استغفرالله وقت می گذراندم و بعضی ها امروز با دگمه های بیجان موبایل برای اس ام اس های عاشقانه جدید و یا کلیدهای کیبورد برای ارسال پیام های عمومی دعوت به دوستی در روم ها !
من آنروز باد گیرم را تا روی دست و پا می کشیدم تا شیمیایی نشوم ، بعضی ها امروز شلوار و مانتوی کوتاه را انتخاب کرده اند که فضا را هم آلوده کنند !
من آنروز در خط مقدم حتی مراقب عطسه هایم بودم که حضور گروهانم را به دشمن راپرت ندهم ، بعضی ها امروز بی واهمه در خیابان قه قه می زنند و با بزک وآرایش و البسه رنگارنگ ، جلب تو جه نامحرم کرده و می گویند : مرا نیز به حساب آورید ، آدمم !
من آنروز قبل از عملیات از حلالیت خواهی از همرزمانم و بعد از عملیات ، از شکر خدا و یاد دوستان شهیدم صحبت می کردم و بعضی ها امروز از پایان سریال های عاشقانه فارسی وان و من و تو و مارک نوشیدنی های سر میز آنها !
من آنروز بعد از عملیات از بلندگوهای گوشه و کنار خط ، بهر نبردی بی امان … را می شنیدم ، و بعضی ها امروز با سیستم گوش خراش ماشین بابا ، آهنگ های رپ با الفاظ رکیک به محارم !
من آنروز از اطلاعات شخصی خود و دسته و گروهانم مراقبت می کردم تا دشمن از آن سوء استفاده نکند ، بعضی ها امروز حتی مشخصات و عکس های شخصی و خانوادگی شان را بی پروا در فیس بوک و توئیتر منتشر کرده تا نامحرمان و بیگانگان هم آن را ببینند !
من آنروز در خط مقدم ساعت ها بیدار می ماندم تا دشمن غافلگیرمان نکند بعضی ها امروز ساعتها برای ملاء عام و مد نمایی ، خود را تزئین می کنند تا نا محرمان را غافلگیر کنند!
من آنروز به شوق شرکت در عملیات یا به یاد همسنگران شهیدم اشک می ریختم و قصد انتقام از دشمن را داشتم ، بعضی ها امروز برای شکستهای عشقی شان افسرده اند و قصد انتقام از تمام آدمها و زمین و زمان را دارند !
من آنروز سرنگ ضد شیمیایی بر بدن خود شلیک می کردم ، بعضی ها امروز ، گونه بر رخ خود تزریق میکنند تا به چشم بیایند !
من آنروز خواب را بر چشمانم حرام می کردم تا ذلیل حمله غافلگیرانه دشمن نشوم ، بعضی ها امروز خواب را با نگاه به مانیتور کوچک موبایل برای اعلام تعهد به نامحرم ، بر خود حرام کرده اند!
نه ! این قرارمان نبود ! ما رفتیم تا شما نیز راهمان را ادامه دهید ، رفتیم تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوریم و تو بتوانی عفت و حجاب فاطمی را بر گزینی ! رفتیم تا دشمن ، نتواند حیای شما را به بی حیایی تبدیل کند ،رفتیم تا اطاعت کنیم از قرآن و رسول و اولی الا مر ، تو هم مراعات کن ! بر گرد و اندکی بیاندیش ؛ … ما خون دلها خورده ایم !
“برگزیده ای از یادداشت های یک جانباز شرکت کننده در عملیات ، والفجر 8 ، کربلای5 ، نصر و …”
دنیای مجازی از محضر الله خارج نیست …
حواسمان هست کلیک که می کنیم …
ذکر می گوییم …
یا بیهوده میرانیم …
یا که سکوت می کنیم و به نظاره جنگ حسین (ع) نشسته ایم
یا حسین (ع)
… و مادر، مادر معصوم تو دانست که انتظار به پایان رسیده و لحظه دیدار نزدیک است. دیدار کسی که نه ماه همراه او بود و لحظه لحظه با او سخن می گفت. دیدار کسی که تاریخ را با خون خویش دگرگون می کرد. دیدار کسی که در پی نامش هزاران حادثه و فلسفه سترگ نهفته بود.
تو آمدی و درختان، همه پیش پایت قیام کردند. ابرها از آسمان رفتند تا آفتاب، رخساره تو را ببیند و رسم روشنگری بیاموزد و آسمان در تو نظر کند و معنای بلندی را دریابد. تو آمدی که شمشیرداران ستم کار، پایان عمر خویش را نزدیک ببینند و خون در رگ های عاشقان آرزومند شهادت به خروش آید.
سلام ای فرزند مهربانی بتول و حیدر! ای میوه عشق تنها زوج معصوم آفرینش! ای حاصل پیوند دو دریای بیکران! ای اقیانوس تا ابد! بگذار رسول خدا(ص)، تو را در آغوش بگیرد و نامِ از آسمان آمده ات را در گوشَت زمزمه کند. بگذار محمد(ص) اشک هایش را پنهان از همه، با گوشه قنداقه تو بزداید و در دل خویش، از مصیبت های آینده تو اندوهناک شود. بگذار امیر مؤمنان، لبخندِ شُکر بر لبانش بنشیند از اینکه آینده امامت از نسل سبر تو تداوم خواهد داشت.
لبخند بزن تا مادر به یاد نیاورد که قرار است شاهد چه ستم ها در زندگانی ات باشی. آ ن گونه بخند که تمام هستی به روی زهرا بخندد و نداند که پیامبر، روزهای سخت ِ نیامده را برای تو، در دل می گرید. چشم امید تمام رسولان ِ پیش از این، چشم امید علی و فاطمه به توست. به دست های منبری که اینک در گاهواره آرام گرفته اند فردا زمین و زمان را به لرزه درمی آورند. به چشم های کودکی که امروز بی دغدغه مادر و پدر را می نگرد و فردایی نه چندان دور بر زمین و آسمان ولایت می یابد.
اینک آسوده بخواب. امروز بی اضطراب باش، ای مرد فردای خون و شمشیر! که آینده، توفان ِمصایبش را چنان به سوی تو روانه خواهد کرد که یک عمر، فرصتِ آسوده را کم می آوری. آغوش مهر زهرا غنیمت است اینک. در آغوش عصمت او تا می توانی، قد بکش. تا می توانی، صبر و عظمت و استواری بیندوز. از این آغوش بی همتا تا می شود حقیقت را بیاموز که او آینده اسلام و راه سرخ شهادت خونینش را به تو می سپارد.
حسین (ع) ! تمام تاریخ به تو تکیه دارد و به خون تو؛ خونی که قطره قطره اش سرنوشت انسان ها را تا ابد رقم خواهد زد و پیامی سرخ را به گوش تمام زمین و زمان خواهد رساند. چشم ِ تمام گذشتگان و آیندگان به توست؛ به مرد قهرمانی که با شمشیر خویش، با خون عزیزان و خون خویش، پرده از حقایق برمی افکند و هر چه باطل را محو می کند. به آنان که انتظار تو را کشیده اند، آنان که آرزوی اقتدا به قیام تو را دارند، بگو شمشیرهای شان را مهیا کنند. تو اینک متولد شده ای و قیام بی بدیل خون علیه شمشیر اینک تولد یافته است. از امروز کربلا چشم به راه می ماند برای روز موعود تو ای حسین (ع) ! روزی که شبیه هیچ روزی نیست.
سودابه مهیجی - سایت حوزه نت - قسمت مجلات
لشكرى سخت تر از از زن ها و غضب ، براى شيطان نيست
سؤال: حالم از این چادری ها به هم می خوره…
ما بی حجابا (به قول شما) ظاهر و باطنمون یکیه، ولی چادری ها تو ظاهر خوبن ولی باطنشون معلوم نیست، و خدا میشناستشون….
حالا جواب بده….
جواب: با سلام.
البته اينكه شما همه چادري ها را بدتر از بي حجاب ها مي دانيد، كمي زياده روي است و شايد دليلش كينه اي ناشناخته باشد. اما جواب شما:
آيا مي توانيد به قشر خاصي، مثلاً دكتر ها و يا معلم ها و يا كارگر ها بگوييد همه اين قشر بد هستند؟
و يا در هر قشر و گروهي بد يا خوب با هم موجود است؟
مسلماً همين طور است و در هر گروه و دسته و مجموعه هم شكل و هم شغل، هم خوب وجود دارد و هم بد…
در چادري ها و محجبه ها هم همين طور است، مثلاً اگر دختر محجبه اي به شدت بد اخلاق است و يا هر مورد سوء اخلاقي ديگري كه ممكن است داشته باشد با دختر بي حجابي كه بسيار اخلاق خوبي دارد و به ديگران محبت مي كند و از هر نظر كامل است، فرق هايي دارد، اما اين دليلي بر آن نيست كه بي حجاب و با حجاب در جامعه نيز با همين اخلاقيات تاثير گذار هستند. چشم بيناي جامعه كاري به دل و احساسات يك دختر چه بي حجاب و چه باحجاب ندارد، بلكه مستقيماً با نوع پوشش و تيپ و ظاهر او برخورد مي كند.
اين اتفاق بارها در جامعه افتاده است و شما در اخبار حوادث رسانه ها به راحتي با آن برخورد مي كنيد كه مثلاً دختري به خاطر نوع پوشش و تيپش با مزاحمت، تعدي و يا تجاوز افرادي مواجه مي شود، در حالي كه اين دختر مطمئناً اهل هيچ كدام از اين كارها نبوده است و فقط گناهش نوع پوشش او بوده است، كسي در اين اتفاق نمي گويد، اين نوع دختران و زنان دلشان پاك است و مورد نيتي سوء قرار نمي گيرند.
در ضمن ما دو نوع گناه داريم(البته در قبال اين موضوع)، يكي گناه شخصي و فردي است كه كسي اخلاقش بد است، يا كينه اي است، يا تندي مي كند و يا …، و يك نوع گناه اجتماعي داريم كه كسي به درون شما كار ندارد، بلكه نوع رفتار شما باعث فعل و انفعالاتي در جامعه مي شود، كه در تخريب ديگران نقش مستقيم و موثر دارد.
بي حجابي از نوع گناهان اجتماعي است كه باعث تخريب روح اجتماع مي شود، ممكن است شما حتي مستجاب الدعوه هم باشيد، نماز شب بخوانيد و يا كرامت هم داشته باشيد و براي اطرافيان خود مثل پيامبر باشيد، اما نوع تيپ و پوشش شما به اين ها ربط ندارد و باعث به انحراف رفتن بسياري از جوانان و نوجوانان جامعه مي شود كه امكان ازدواج و جوابگويي مناسب به غريزه جنسي خود را ندارند، يا حتي ممكن است بسياري از كساني كه ازدواج كرده اند نيز به خاطر برخورد با نوع پوشش و تيپ شما به بيراهه بروند، آيا اين خيانت به خلق خدا نيست، خيانت به كساني كه بايد بندگي خدا كنند ولي شيطان با كمك ظاهر شما آنها را از راه راست بيرون برده است؟
اما يك باحجاب سواي از هر تفكر و اخلاقي كه دارد و حتماً به خاطر آنها بايد جوابگو به خداي خود باشد، از اين گناه اجتماعي با تخريب بسيار زياد مبري و بركنار است.
در ضمن شما به قاطبه كلي دختران باحجابي نگاه كنيد كه حرف شما در آنها مصداقي ندارد، و همين طور كه وظيفه اجتماعي خويش را به بهترين نحو انجام مي دهند، رفتار و خلق و خوي آنها نيز بسيار عاليست، مهربان هستند و نماد كامل يك زن و دختر مسلمان هستند. آنها هم موجب رضايت خدا هستند و هم موجب رضايت خلق خدا.
خواهر گرامي حديثي از رسول خدا (ص) هست كه مي فرمايد:
لشكرى سخت تر از از زن ها و غضب ، براى شيطان نيست
مسلماً همه زنان منظور اين حديث نيستند، پس سعي كنيد به جاي مصداق اين حديث قرار گرفتن و در لشكر شيطان خدمت كردن، بنده خوبي براي خداي خود باشيد..
موفق باشيد.
” سایت منتظران ظهور “
بسم الله الرحمن الرحيم
ختم سوره واقعه و دعاي مخصوص برای وسعت رزق و تسهيل امور مهمه:
علامه محمد باقر مجلسي از مولا و سرورمان حضرت امام زين العابدين عليه السلام
نقل ميكنند كه حضرت فرمودند :
زمانيکه اول ماه (قمري) روز دوشنبه بود آغاز کن به قرائت سوره واقعه (اذا وقعت الواقعه) در روز دوشنبه يک بار و در روز بعد دو بار به همين نحو
تا روز چهاردهم که چهار ده بار خوانده ميشود
و در هر پنجشنبه بخوان يک بار دعاي زير را براي توسعه در رزق و آسان شدن امور و کارهاي مشکل و اداي ديون.
تأثير اين عمل و اين دعا بارها تجربه شده و اين را شما از جهال و سفيهان پوشيده بداريد.
يا ماجِدُ، يا واحِدُ، يا جَوادُ، يا حليمُ، يا حَنّانُ، يا مَنّانُ، يا کَريمُ
اَسْألُک تُحْفَةً مِنْ تحَفِکَ تَلُمُّ بها شَعْثي وَ تَقْضي بها دَيني وَ تُصْلِحُ بها شَأني برَحْمْتِکَ يا سَيدي.
اَللّهُمَّ اِنْ کانَ رِزْقي فِي السَّماءِ فَأنْزِلْهُ
وَ اِنْ کانَ فِي الْاَرْضِ فَأخْرِجْهُ
وَ اِنْ کانَ بَعيداً فَقَرِّبْهُ
وَ اِنْ کانَ قَريباً فَيسِّرْهُ
وَ اِنْ کانَ قَليلاً فَکَثِّرْهُ
وَ اِنْ کانَ کَثيراً فَبارِکْ لي فيهِ
وَ أرْسِلْهُ عَلي اَيدي خِيارِ خَلْقِکَ وَ لا تُحْوِجْني اِلي شِرارِ خَلْقک.
وَ اِنْ لَمْ يکُنْ فَکَوِّنْهُ بکِينُونِيتِکَ وَ وَحْدانِيتِکَ،
اَللّهُمَّ انْقُلْهُ اِلَيّ حَيثُ اَکُونُ
وَ لا تَنْقُلْني اِلَيهِ حيثُ يکُونُ، اِنَّکَ عَلي کُلِّ شَِيءٍ قَديرٌ.
يا حَي يا قَيومُ، يا واحِدُ يا مَجيدُ، يا بَرُّ يا رَحيمُ يا غَني،
صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ،
وَ تَمِّمْ عَلَينا نِعْمَتَکَ، وَ هَنِّئْنا کَرامَتَکَ، وَ اَلْبسْنا عافيتَکَ.
(الصحيفة الفاطمية الجامعة ص 178 و 179)
در کتاب «الئالي المحزونه» آمده بعد از هر سوره در هر روز اين دعا خوانده شود:
يا مُسَبِّبَ الاَسبابِ وَ يا مُفَتِّحَ الاَبوابِ يَسِّرعَلَينا الحِسابَ وَ سَهِّل عَلَينا العِقابَ.
اَللّهُمَّ اِنْ کانَ رِزْقي فِي السَّماءِ فَأنْزِلْهُ وَ اِنْ کانَ فِي الْاَرْضِ فَأخْرِجْهُ
وَ اِنْ کانَ بَعيداً فَقَرِّبْهُ
وَ اِنْ کانَ قَريباً فَيسِّرْهُ
وَ اِنْ کانَ يَسيراً فَکَثِّرْهُ وَ اِنْ کانَ کَثيراً فَخَلِّدهُ
وَ اِن کانَ مُخَلَّداً فَطَيِّبهُ
وَ اِن کانَ طَيِّباً فَبارِک لي فيهِ
وَ اِنْ لَمْ يکُنْ فَکَوِّنْهُ بکِينُونِيتِکَ وَ وَحْدانِيتِکَ،
اَللّهُمَّ انْقُلْهُ اِلَيّ حَيثُ اَکُونُ وَ لا تَنْقُلْني اِلَيهِ حيثُ يکُونُ
(الصحيفة الفاطمية الجامعة ص 178)
کنز العمال ج6 ص79
عاقــبــت از یـــاد بردن خــــدا . . .
وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ ۚ أُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ
﴿حشر / ۱۹﴾
و مانند کسانی مباشید که خــــدا را فـــرامــــوش کردند ، پس خـــــدا هم
آنان را دچار خود فراموشی کرد ؛ اینان بدکار و نافرماناند .
قـدر مطـلق من
اگه دو خط دو طرف عدد قرار بگیرند
عدد را مثبت می کند
حتی اگر منفی باشد
دوخط که اسمشان قدر مطلق است
چادر من ؛
قدر مطلق من است
چه خوب باشم چه بد
از من انسانی خوب می سازد
ادم باشد ؛ قدر مطلق عدد را مثبت جلوه نمی دهد ، عدد را مثبت می کند.
اثر از استاد صالحی
همه برای ظهور من دعا کنید . شما پیوسته در دایره نظارت من هستید . بی تردید نجات شما در ظهور من است
با کارهای خوب نزد ما مقرب می شوید
ما بر تمامی احوال شما آگاهیم تمامی معرفت خود را از ما بگیرید
من از عدم قبولی اعمال به خدا پناه می برم
هر کس من را بجوید طالب من است
در مسایل جدید و حوادث روزگار به عالمان و راویان حدیث ما مراجعه کنید که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر همه شما هستم
سلام و درود من بر هر کس که در راه هدایت گام بردارد
ای شیعیان ، چرا از آثار وجودی و از سرگذشت ائمه قبلی و فعلی خود بی اطلاعید؟از خدا بترسید . تسلیم ما باشید همه امور را به ما واگذارید ، زیرا تمام خیرات از ماست
گمراه ترین مردم کسی است که غیر خداوند را بخواند
از خداوند می خواهیم پیوسته بر سید و مولای ما ، حضرت محمد و خاندان پاکش ، درود و صلوات نازل فرماید
دختر رسول خدا برای من اسوه حسنه است که از او تبعیت می کنم
پوردگار را می خوانم که مهمات امور دوستانم را کفایت نماید
ما هرگز شما را فراموش نمی کنیم …….. من هر روز شیعیانم را دعا می کنم
تا وقتی شیعیان ما از کناهان دوری کنند ، از عنایات الهی بهره مندند
من تضمین می کنم که هریک از شیعیان تقوا پیشه کند از فتنه ها و ظلمت های گمراه کننده در امان باشد
در بر آوردن حوایج مردم بکوش که در این راه ما تو را یاری می دهیم
از راه راست منحرف نشوید و مقصد و جهت جلوگیری خودتان را از طریق دوستی ما اهل بیت به سوی سنت و سیره روشن قرار دهید . تقوای الهی پیشه کنید و از رهنمود های ما پیروی کنید
شما خیال می کنید که ما از احوال شما مطلع نیستیم ؟نمی دانیم بر شما چه می گذرد و امور شما را زیر نظر نداریم؟
برای تقرب به من اخلاص در عمل داشته باش
شیعیان ماوقتی به فرجام نیک دست می یابند که از گناهانی که خداوند نهی کرده است به طور کامل دوری کنند
هر گاه از گناه و اشتباهی که مرتکب شده ای به درگاه خداوند متعال استغفار کنی ، خدا ان را می بخشد
علت دوری شما از من کردار ناشایستی است که از شما سر می زند
برای شکست دادن شیطان و به خاک مالیدن بینی او هیچ چیز بهتر از نماز نیست
از رحمت خدا دور است، دور، کسی که نماز مغرب را به اندازه ای به تاخیر بیندازد تا ستاره ها اشکار شوند.از رحمت خدا دور است، دور ، کسی که نماز صبح را به اندازه ای تاخیر بیندازد تا ستاره ها ناپدید شوند
بهترین وقت سجده شکر بلافاصله بعد از نماز واجب است
هرکس که خداوند به او نعمت هایی عنایت کرده و از رسیدگی به وضع آن دسته از افراد که درباره آن ها سفارش شده بخل ورزد ، در دنیا و آخرت در زمره زیان کاران قرار خواهد گرفت
اموالی که شما به ما می رسانید ، ما ان ها را نمی پذیریم مگر آن که پاکیزه شوید
ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم ، که اگر جز این بود گرفتاریها به شما روی می آورد و دشمنان را ریشه کن می کردند پرهیز کاری پیشه کنید و ما را پشتیبانی نمایید
از راه راست به راه چپ منحرف نشوید و مقصد خود را با دوستی ما بر اساس راهی که روشن است به طرف ما قرار دهید
برای تجعیل فرج زیاد دعا کنید ، زیرا همین دعا کردن ، فرج و گشایش شماست
اگر شیعیان ما _ خداوند آن ها را به طاعت و بندگی خویش موفق بدارد _ در وفای به عهد و پیمان الهی اتحاد و اتفاق می داشتند و عهد و پیمان را محترم می شمردند ، سعادت دیدار ما به تاخیر نمی افتاد و زودتر به سعادت دیدار ما نایل می شدند
آگاه باشید به زودی کسانی ادعای مشاهده من را خواهند کرد ، آگاه باشید هر کس قبل از خروج سفیانی و شنیدن صدای آسمانی ادعای مشاهده من را کند دروغ گو و افترا زننده است
ما را از شیعیان دور نگه نمی دارد ، مگر اعمال و رفتارهای انانکه به ما می رسد و برای ما نا خوشایند و دور از انتظار است
هریک از شما باید کارهایی انجام دهید که به محبت ما نزدیک و از ظهور موجب ناراحتی ما می شود دورگردید ،زیرا ظهور ما به طور ناگهانی انجام خواهد شد
“گزیده سخنان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بر گرفته از کتاب قبله در خورشید”
این پیامک میرسه به آسـمون!
ای خدا حرف دل ما رو بخون
حرف ما حرف دله یه قصه نیست
خدا جون کو دلی که شکسته نیست
هیشکی اینـــجا با ما مهـربون نبود
با ما غمخوار، با ما همزبون نبود
نیمه شب بغض ستاره ها شکست
هیشکی اینجا به ستـاره دل نبست
آینه، آینه بـود پاک و نجیب
اما تو حصار غربتی غریب
وقتی هیشکی تو نگاش عشقُ ندید!
نقـــش آســمــونُ بی صـــدا کشــید
فاطمه انجم شعاع - از طلاب مشغول به سطح سه
ما خون دلها خورده ایم ، قرارمان برای نسل نوجوان و جوان این نبود!
من آنروز یک عشق داشتم ؛ پیروزی یا شهادت ، بعضی ها امروز هر ساعت ، عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!
من آنروز از گل و لای و خاک سنگرها بر لباسهای ساده ام لذت می بردم و بعضی ها امروز از شلوارهای لی خاک نما و پاره پوره خارجی !
من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم ، بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند !
من آنروز در خط مقدم برادران غریبه زیادی را می دیدم و به همه می گفتم : خدا قوت، نه خسته برادر! ، بعضی ها امروز برای طرح دوستی ، فقط با عجله از همه می پرسند : Asl?
من در شب قبل از عملیات بر دستانم حنا می زدم تا در جشن پیروزی یا شهادت شرکت کنم ، بعضی ها امروز بر چهره شان هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند تا به نامحرم بگویند : من های کلاسم ، نگاهم کنید !
من آنروز در وصیت نامه ام می نوشتم : خواهرم حجاب تو بر علیه دشمن از خون من موثر تر است ، بعضی ها امروز حتی در پروفایل شان می نویسند : همیشه به روز هستم ، دوره و زمانه عوض شده و عشق من مد گرایی و تقلید از غربی هاست .
من آنروز در بیسیم از بچه های پشتیبان می خواستم از طرفم برای دشمن نخود و آجر و سنگ ( آتش) بفرستند ، بعضی ها امروز به هر ناشناسی می گویند : برایم شارژ بفرست !
من آنروز مشامم از بوی دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدفم ، از آن لذت می بردم ، بعضی ها امروز از بوی الکل در انواع ادکلن های خارجی !
من آنروز خشاب و اسلحه ام را برای نابودی دشمن در بغل گرفته بودم و بعضی ها امروز سگ های نجس تزئینی گران قیمت را !
من آنروز در جبهه ، اوقات فراغتم را در چاله هایی قبر مانند ، قرآن می خواندم و اسغفار می کردم و لذت می بردم ، بعضی ها امروز در چت رو م ها به دنبال عشق ناشناس و گمشده ساعتها به بطالت ، پرسه می زنند و روم عوض می کنند !
من آنروز در هنگام عملیات ، در گوشی بیسیم ، یا زهرا(س) و یا حسین(ع) می گفتم و بعضی ها امروز در گوشی خود ،از نفس ، عشق ، ناز و فدایت شوم به نامحرم و ناشناس!
من آنروز یک دست لباس خاکی داشتم وبا آن احساس غرور ، زیبایی و عزت و شکر خدا می کردم ، بعضی ها امروز لباس های رنگارنگ خارجی و صورتی تزئین شده اما خود انگاره ای زشت که هیچگاه با تغییر مد ،از خودشان راضی نمی شوند !
من آنروز با بند انگشتانم ، با ذکر استغفرالله وقت می گذراندم و بعضی ها امروز با دگمه های بیجان موبایل برای اس ام اس های عاشقانه جدید و یا کلیدهای کیبورد برای ارسال پیام های عمومی دعوت به دوستی در روم ها !
من آنروز باد گیرم را تا روی دست و پا می کشیدم تا شیمیایی نشوم ، بعضی ها امروز شلوار و مانتوی کوتاه را انتخاب کرده اند که فضا را هم آلوده کنند !
من آنروز در خط مقدم حتی مراقب عطسه هایم بودم که حضور گروهانم را به دشمن راپرت ندهم ، بعضی ها امروز بی واهمه در خیابان قه قه می زنند و با بزک وآرایش و البسه رنگارنگ ، جلب تو جه نامحرم کرده و می گویند : مرا نیز به حساب آورید ، آدمم !
من آنروز قبل از عملیات از حلالیت خواهی از همرزمانم و بعد از عملیات ، از شکر خدا و یاد دوستان شهیدم صحبت می کردم و بعضی ها امروز از پایان سریال های عاشقانه فارسی وان و من و تو و مارک نوشیدنی های سر میز آنها !
من آنروز بعد از عملیات از بلندگوهای گوشه و کنار خط ، بهر نبردی بی امان … را می شنیدم ، و بعضی ها امروز با سیستم گوش خراش ماشین بابا ، آهنگ های رپ با الفاظ رکیک به محارم !
من آنروز از اطلاعات شخصی خود و دسته و گروهانم مراقبت می کردم تا دشمن از آن سوء استفاده نکند ، بعضی ها امروز حتی مشخصات و عکس های شخصی و خانوادگی شان را بی پروا در فیس بوک و توئیتر منتشر کرده تا نامحرمان و بیگانگان هم آن را ببینند !
من آنروز در خط مقدم ساعت ها بیدار می ماندم تا دشمن غافلگیرمان نکند بعضی ها امروز ساعتها برای ملاء عام و مد نمایی ، خود را تزئین می کنند تا نا محرمان را غافلگیر کنند!
من آنروز به شوق شرکت در عملیات یا به یاد همسنگران شهیدم اشک می ریختم و قصد انتقام از دشمن را داشتم ، بعضی ها امروز برای شکستهای عشقی شان افسرده اند و قصد انتقام از تمام آدمها و زمین و زمان را دارند !
من آنروز سرنگ ضد شیمیایی بر بدن خود شلیک می کردم ، بعضی ها امروز ، گونه بر رخ خود تزریق میکنند تا به چشم بیایند !
من آنروز خواب را بر چشمانم حرام می کردم تا ذلیل حمله غافلگیرانه دشمن نشوم ، بعضی ها امروز خواب را با نگاه به مانیتور کوچک موبایل برای اعلام تعهد به نامحرم ، بر خود حرام کرده اند!
نه !
این قرارمان نبود !
ما رفتیم تا شما نیز راهمان را ادامه دهید ، رفتیم تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوریم و تو بتوانی عفت و حجاب فاطمی را بر گزینی !
رفتیم تا دشمن ، نتواند حیای شما را به بی حیایی تبدیل کند ،رفتیم تا اطاعت کنیم از قرآن و رسول و اولی الا مر ، تو هم مراعات کن !
بر گرد و اندکی بیاندیش ؛ … ما خون دلها خورده ایم !
برگزیده ای از یادداشت های یک جانباز شرکت کننده در عملیات ، والفجر 8 ، کربلای5 ، نصر و …
روزی هزار بار دلت را شکسته ام
بیخود به انتظار آمدنت نشسته ام
هر روز این تویی که دعا میکنی برای من
و من هر روز گناه کار تر از گذشته ام
تو غصه میخوری و گریه میکنی و غمگینی
دلیل آن هم منم که آب از سر گذشته ام
چشمان تو کم سو شده از بس گریستی
من عین خیالم نیست ، چه راحت نشسته ام !
هر جمعه قول میدهم آدم شوم ولی
هم عهد خویش هم دلت را شکسته ام
امروز جمعه نیست ولی قول میدهم
با بغض های گلویم و دل شکسته ام
میخواهم از نو ، نوکر خوب شما شوم
آقا نجاتم بده ، از گناه خسته ام.
=====
اي مـــحو تـــــماشــــاي تو چشــمان پـري ها
از رايحــــــه ات مـــــست، تمـــــام سـحري ها
خــــــــون است دل مـــــــا ز فـــــراغ رخ ماهت
محصــــول غم عــشق تو شد خون جگري ها
اي گــــم شــده ي اين دلِ سرگـشته، کجايي
بـــــس نيـــــست مگر در طلبت در به دري ها
بايــــــد که نمــــــــــــازي به تــــمنات بـخوانيم
فـارغ ز غـــــم نان و تـــــــب ســــيم و زري ها
اي يار ســـــــــحرخــــــيز، ســــــحرخيز نــمايم
محبــــوب تـــــو باشــــــد سحر و ديده تري ها
تا چنــــــــد کنـــــــي ناز براي مـــــــنه مجنـون
تا چنــــــد کنـــــــــي جلـــــــوه براي دگري ها
اي همسفـــــــــــرت بـــــاد صــــبا نـام مرا نيز
کـــــــن ثبــــــت نـــگارا به صف همـسفري ها
آواي اَنَا المَـــــــــهدي تــــــــو از حـــــرم عشق
پايان بدهد بر همــــــــه ي نوحــــــــه گـري ها
شيـــــــرين دهني، گـرم سخن، لب بگشايي
تعطـــــــيل شـــــــــــود کــــارِ تمـام شکري ها
=====
اللهم عجل لولیک الفرج وجعلنا من خیر انصاره و اعوانه
یا علی
امید زمانی ارزشمند است که همه چیز در بدترین شرایط است؛
پس
هیچ وقت نا امید نشو
بویژه در اوج تاریکی و تنهایی و تلخی …
سلام
من یک طلبه ام به خود می بالم که سرباز امام زمانم هستم…
شاید کمی که به گذشته برگردم به یاد بیاورم که روزی از این اسم گریزان بودم از این توفیق ناشکر و از این حضور بیزار…بی پرده بگویم مولایم خوب می دانی روزگاری از لطفت فراری بودم و به زمین و زمان بد گفتم که چرا من طلبه شدم… اما اینک می خاهم از تمام ناسپاسی ها و بیزاری ها و… از محضرت عذر بخواهم…مولا جان چه می دانستم توفیق و سعادت یعنی چه.. طلبگی را محدودیت می دانستم و مانع پیشرفتم… روزهای عمرم گذشت و از نوجوانی به جوانی رسیدم عقلم به بلوغ رسید و بر احساسم پیروز شد.. امروز می خاهم بگویم که چندیست پی بردم که طلبگی محدودیتم نبود طلبگی پر پروازم بود تا با ان به هر جا که دوست داشتم و دارم برسم… طلبگی فکرم ، رفتارم ، پوششم، نگاهم را به زندگی، به خالقم، به داشته هایم و به توانایی هایم باز کرد…
ساده بگویم مولاجان این روزها از نوجوانی ام و طرز فکرم خجلت زده نیستم کودکانه بودن ان فکرها لذت امروزم را رقم زده است… من امروز با تمام وجودم از طلبگی ام راضی ام
چشمهایم جور دیگر می بیند انطور که تو می خواستی!
مولاجان شادی ام قابل وصف نیست… ماههاست که از بودنم به عنوان یک طلبه به خود می بالم….هر کس را دیدم با طعنه به من گفت سالهاست درس می خوانی اما کجاست کار و پول و…اما نیافتند که من چیزی بس گرانبهاتر از کار و پول و… در کنارم دارم که ارزوی هر کسی است من دردهایم را به مولا می گوییم… دلتنگی هایم را برای او می نویسم… هر وقت دلم از دنیای بی او می گیرد او را کنارم احساس می کنم… مگر می شود وقتی اوهست زندگیت نقص داشته باشد….دیروز وقتی دلم به وسعت اسمان گرفته بود با او درد و دل کردم شاید از اصوات مادی چیزی به گوشم نرسید اما ارامش هدیه ی او به قلبم بود!
نمی دانند که مهدی من برترین دارایی من بود و هست….. همه گفتن چرا خودت و استعدادت را دور ریختی و طلبه شدی اما من با طلبگی شکوفا شدم نهال استعداد من اینجا بارور شد در زیر سایه امن و امان الهی و با شاگردی حضرت صادق(علیه اسلام) و سربازی مولایم مهدی(عج) شکوفه داد…
می خواهم با تمام وجودم فریاد بزنم من یک طلبه ام و به چادرم به درسی که خوانده ام افتخار می کنم…
کسی که یافت با تو ثروتمندترین است خوب من!
فاطمه انجم روز( یکی از طلاب مشغول به سطح سه )
اسفند91
بگذار خونمان بریزد،ولی آبروی اسلام نریزد..
بگذاز قامتمان زیر ضربه ها بشکند،اما “اسلام ناب محمدی(ص)“پایدار بماند.
بگذار جوانیموم به کهنسالی تبدیل شود،ولی یاد و افکار پیرجماران حضرت روح الله زنده بماند.
بگذار جـوانان ما را ترور کنند،ولی دنیا بیدارتـر شود.
بگذار به ما انگ دخالت بزنند،ولی انقلاب بحـــریـن زنده بماند
بگذار هنگام مراسم حج ما را بکشند،ولی برادران شیعه در عربستان سرشان را بالا بگیرند
بگذار ما را تحریم کنند،تا حضرت امام خامنه ای اسـلام را به سوی ظهور و پیروزی هدایت کند..
بگذار…
چند درجه حرارت بیشتر پختـه ترت مـیکند..!
هــوا ممنونم!
گرم که میشوی تازه میفهمم لذت حجاب را…
لذت بندگی را…
یاد شهید علی اکبر طاهری به خیر که میگفت:
خواهرم فراموش مکن حجابت نزد دشمن بهترین اسلحه برای توست !
گرمای تابستان چه لذت بخش است وقتی با خدا معامله ی بهشت و جهنم می کنیم .. گرما را به جان می خریم اما حجابمان را با جهنم عوض نخواهیم کرد …
در کشوری، آدامس جویده مربی فوتبالشان را در موزه می گذارند و برای آن قیمت 150 هزار پوندی تعیین می کنند،
و در کشور ما روز به روز آرمان های کسانی که گوشت بدنشان در زیر چرخ تانک ها جویده شد رو به فراموشی است…
:’(
خدایا مرا ببخش…
ديروز از هرچه بود گذشتيم،آنجا،پشت خاكريز بوديم و اينجا در پناه ميز!
ديروز دنبال گمنامي بوديم و امروز،مواظبيم،ناممان گم نشود!
جبهه بوي ايمان ميداد و اينجا،ايمانمان بو ميدهد!
=====
قدیم بوی ایمان میدادیم الان ایمانمان بو میدهد!!
قدیم دنبال گمنامی بودیم الان مواظبیم ناممان گم نشود!!
قدیم پشت خاکریز سنگر می گرفتیم الان پشت میز!!
قدیم رو در اتاق می نوشتیم فرماندهی از آن حسین است الان مینویسیم با وضعیت مرتب و با هماهنگی وارد شوید!!